کد مطلب:193902 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:260

تسبیح موجودات
لباسی كه بر تن انسان ها است، قلمی كه بر روی كاغذ می لغزد، سنگ، كوه، چشمه، دریا، مار، ماهی، مرغ، خروس، همه و همه تسبیح گوی پروردگار بی همتایند. خدای متعال می فرماید: «یسبح لله ما فی السموات و ما فی الأرض [1] ؛ آنچه در زمین و آسمان ها است خدا را تسبیح می گویند».

برخی از عرفا این آیه و صدها روایت مرتبط با این مضمون را تأویل كرده و گفته اند این تسبیح، تسبیح تكوینی است. چنین تأویلی خلاف ظاهر روایات است. البته، به طور كلی نفی نمی كنیم، اما اینجا، مسئله كاملا روشن است و نیازی به تأویل نیست. مراد از این آیه، آن است كه همه موجودات چه جاندار و چه بی جان تسبیح حضرت حق را



[ صفحه 70]



می گویند: «و ان من شی ء الا یسبح بحمده و لكن لا تفقهون تسبیحهم [2] ؛ و هیچ چیز نیست، مگر این كه در حال ستایش، تسبیح او می گوید، ولی شما تسبیح آنها را در نمی یابید». «شی ء» لفظ عامی است كه از نظر لغت شامل هر چیزی می شود. هر چند در حاشیه ی ملا عبدالله آمده است كه «امر» عام تر از شی ء است، اما ظاهرا شی ء عمومیت بیشتری دارد. به ویژه با «ان» نافیه كه در این آیه همراه شی ء آمده است، شاید این آیه از آن عام هایی باشد كه تخصیص نخورده باشد و مشمول قانون «ما من عام الا و قد خص» [3] نباشد. بعضی از عام ها هستند كه تخصیص نخورده اند؛ مثل «ان الله علی كل شی ء قدیر [4] ؛ خدا بر هر كاری توانا است» در آیه «و ان من شی ء الا یسبح بحمده» نیز حكم عامی داریم كه تخصیص نشده است. حتی شیطان هم تسبیح خدا می گوید و این هیچ منافاتی با بد بودن شیطان ندارد؛ چرا كه بسیاری از بندگان هستند كه مولایشان را می شناسند و بر مالكیت او اعتراف دارند، اما در عین حال از فرمانش سرپیچی می كنند. همه موجودات و مخلوقات تسبیح می گویند، «ولكن لا تفقهون»، اما انسان ها تسبیح آنان را نمی فهمند. فقه در لغت به معنای فهم آمده است. «لا تفقهون» یعنی شما تسبیح آنان را فهم نمی كنید. این تسبیح، تسبیح حقیقی است؛ یعنی در واقع می گویند: «سبحان الله»، اما انسان ها تسبیح گفتن آنها را در نمی یابند.

«یسبح لله ما فی السموات و ما فی الأرض الملك القدوس العزیز الحكیم [5] ؛ آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، خدایی را كه مالك پاك ارجمند فرزانه است، تسبیح می گویند».

از امام صادق علیه السلام پرسیدند: تعداد ملائكه چقدر است؟ حضرت فرمودند: «اكثر من عدد التراب [6] ؛ بیشتر از ذرات خاك». تعداد دانه های یك مشت خاك بسیار زیاد است، چه رسد به ذرات تمام خاك های زمین كه از شمار بیرون است. آن وقت تمام این



[ صفحه 71]



ذرات خاك و فرشتگان تسبیح خداوند را می گویند. انسان ها نیز باید تسبیح بگویند.

در هر حال و در هر جا تسبیح گفتن خوب است. حضرت موسی به خدا عرض كرد: خداوندا، در بعضی جاها حیا می كنم ذكر تو را بگویم. خدای متعال فرمود: در هر حال مرا یاد كن [7] فقها گفته اند: مكروه است قرآن را با خود دستشویی ببرد، اما ذكر خدا در آن جا هم مستحب است. هیچ گاه نباید فرصت را از دست داد، حتی ساعات حضور در دستشویی و رختخواب نیز فرصت مناسبی برای ذكر گفتن است. حضرت امام صادق علیه السلام می فرماید: «هرگاه پدرم را می دیدم زبانش به سقف دهان چسبیده بود»؛ یعنی همیشه «لا اله الا الله» می گفت. در وقت ادای جمله ی «لا اله الا الله» لب ها روی هم نمی آید. «لا اله الا الله» چهار لام دارد و در هنگام گفتن آن زبان به كام می چسبد. اگر این ذكر زیاد تكرار شود دهان خشك می شود. حال كسی كه می خواهد به نعمت های بهشت برسد اگر زبانش مانند امام باقر علیه السلام خشك شود چه اشكالی دارد.

آنچه در زیر عرش الهی است تسبیح می گویند، حال زیر عرش الهی چه موجوداتی قرار دارد فقط خود خدا می داند و اگر كسی صد سال هم تحقیق كند نمی تواند دریابد كه چه چیزهایی زیر عرش الهی است. انسان به راستی موجودی ضعیف و كوچك است و با این كه بزرگ ترین و بالاترین مخلوق خدا است و خداوند درباره ی خلقت او فرموده است: «فتبارك الله أحسن الخلقین [8] ؛ آفرین باد بر خدا كه بهترین آفرینندگان است»، اما در عین حال نسبت به دستگاه الهی بسیار كوچك است.


[1] جمعه، آيه 1.

[2] اسراء، آيه 44.

[3] هيچ عامي نيست مگر اين كه تخصيص مي شود، هر قانوني كلي استثنائاتي دارد.

[4] بقره، آيه 106.

[5] جمعه، آيه 1.

[6] بحارالأنوار، ج 24، ص 210.

[7] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 28.

[8] مؤمنون، آيه 14.